::. کاریکلماتور - منظومه شمسی

تَفسیـر نِگــاه تـــو ، هُنـــر مـی خـواهـد..

 پ.ن: دومین سیاره منظومه شمسی

::. کاریکلماتور - رویا

هر روز با اُمید بیدارم ، هر شب با رویا می خوابم..


پ.ن: آرشیو 92/03/24

مزة دهانِ بزِ فرهاد

۱. قلبم را تحریم کرد و هیچ مذاکره‌ای‌ با من انجام نداد.
۲. فرهاد دلش از تلخی‌های شیرین، شور می‌زند.
۳. پدر کوهی است بلند، با قله‌های برفی.
۴. در چهارراه زندگی به خیابان خوشبختی رسید.
۵. دریا، در سواحل افکارم آفتاب می‌گیرد. 

 پ.ن: چاپ جملاتم در روزنامه جام جم ، ضمیمه چار دیواری 94.02.21

::. کاریکلماتور - مور

میازار "موری" که مال مردم خور است..


پ.ن: آزار میبینه

::. کاریکلماتور - قهوه نگاه

قهوه تَـلـخ نِگـاهت ، شِکر می خـواهد..

پ.ن: برگرد ببین = نگاه شیرین

::. کاریکلماتور - طبیعت

بـرای عشق بـازی بـا طبیعت ، بـاید در دلش نفـوذ کرد..


پ.ن: بهار یعنی زندگی

::. کاریکلماتور - پدر

پدر برای ساخت پازل زندگی ، " قله های برفی " را فتح می کند..

پ.ن: اینکه از جیب پدر بچه او با خبر است اینکه زن درک کند شوهر او در بدر است اینکه احساس کند وضع چقدر خر تو خر است! بهترین هدیه روز پدر است!