گاهی شورای شهر در امور شهر، شَر به پا می کند
پ.ن1: نمیدونم استفاده از کلمه گاهی برای شورای شهر میتونه درست باشه؟، اینو مردمی تشخیص میدن که آشنایی نسبی به اتفاق های شهرشون دارند.
پ.ن2: اختلاس ها + قتل ها + استیضاح ها+ ... ها + رشوه ها + تحصیل نا مشروع ها + و ها های دیگر = شورای شهرها
چشمان تو جنگلی است به وسعت من، که تنها گردشگر ابدی آن است
۱. موسیقی چشمانش تار بود.
۲. دختر پخته ای بود، خام هیچ پسری نمیشد.
۳. آدم فروش، آدم به نرخ روز می فروخت.
۴. ارتفاع عمرش، او را زیر خاک بُرد.
۵. بهار، اسفند را برای نوروز دود کرد.
۶. در سیزده بدر، آشغال ها با طبیعت آشتی می کنند.
۷. قیمت گوشت زیر است، دست به مرغ نزنید.
۸. برق نگاهش مرا گرفت؛ ولی هنوز زنده ام.
۹. زنان آرایش جنگی منزل را انجام می دهند.
۱۰. فرهاد به چای شیرین بله گفت.
انتشار ؛ در پایگاه خبری شیرین طنز (طنز و کاریکاتور)
بهار، اسفند را برای نوروز دود کرد
پ.ن: امیدوارم تقویم 95 هر روزَش به اندازه شروع بهاری باشد؛ بهاری برای زندگی، بهاری برای لبخند زدن و بهاری برای اُمید
