1. فعل میخورم، هر روز صرف می شود.
2. عزراییل دست از دامن من بر نمی دارد.
3. هوا دو نفره هم که باشد، باز هم من تنها هستم.
4. کِشتی در بندر، پهلوی خود را می گیرد.
5. قصاب دل و جگر شیر دارد.
6. آدم سر به زیر، حتما چیزی زیر سر دارد.
7. نقاش نیستم اما خوب تو را در آغوش می کِشم.
8. زن بود اما ظن داشت.
9. پرگار عاشق، از دایره دست بردار نیست !
10. نقاش، آب حوض می کِشد.
11. کارمند قاتل، زمان می کُشد.
انتشار ؛ در پایگاه خبری شیرین طنز (طنز و کاریکاتور)
بهار، اسفند را برای نوروز دود کرد
پ.ن: امیدوارم تقویم 95 هر روزَش به اندازه شروع بهاری باشد؛ بهاری برای زندگی، بهاری برای لبخند زدن و بهاری برای اُمید